دوران هنرجویی ياشا هايفتز اسطورهی ويولن
اين مقاله گفتوگویی است خواندنی در اوایل ۱۹۰۰ كه توجه بسیاري را برانگیخت. اکنون، پس از یکصد سال، هنوز هم هایفتز نوازندهي برجستهي ويولن درسهای فراوانی برای ما دارد.
یاشا هایفتز جوان، ولو چیرهدست–به طرز عجیبی فروتن به چشم میآید. استعدادش محصول فرآیندی پرفشار نیست، امری است ناب و ذاتی – و شعفی بیپایان به هنر و زندگی دارد، با همهی دستاوردهای شگفتانگیزش باور ندارد که فقط باید کار کرد و از تفریح بازماند
از نظر او استادی ویولن یعنی نوازنده این ساز را کاملا رام کند، مهارش را در دست بگیرد، و وادارش کند تا به خواستهایش واکنش دلخواه نشان دهد و آنرا تابع ارادهی خودش گرداند.
درباره معلم او:
پروفسور آئر برايم معلمی بیمانند است. فکر نکنم کسی در جهان به گرد پایش برسد. او برای کار با هر شاگرد، رویکردی متفاوت اختیار میکند، فکر میکنم نزدیک به شش سال نزد پروفسور ماندم و در کلاسهای خصوصی و عمومی از او درس گرفتم. هیچوقت در کلاس پروفسور تمرینهای فنی یا قطعههای مشابه نمینواختم، بلکه بهجز کارهای اصلی، یعنی کنسرتوها و سوناتاها، و قطعههای کوتاهی که خودش به من محول میکرد، باقی وظایف کلاسیام را خودم انتخاب میکردم.
. لازم بود که شاگردانش از پیش در زمینههای فنی و اجرایی بهاندازهی کافی پیشرفته باشند تا فرصت بيبند که از موهبت درسهای بیهمتایش در نوازندگی بهرهمند شوند. باوجوداین، انواع مختلفی از ظرافتهای فنی و نکتههای بیشماری در امر نوازندگی، میدانست که بهوقتش به شاگردانش انتقال میداد. هرچه شاگردان اشتیاق بیشتری از خود نشان میدادند، سهم بیشتری از پروفسور نصیبشان میشد. هنر آرشهکشی از مهمترین مبحثهای کلاسهای پروفسور بود. به آن ترتیبی که پروفسور آئر آموزش میدهد، اصلا هنر دیگری است؛ حرکتهای آرشه بسیار آسانتر و نرمتر و از خشکیهای این حرکتها کاسته میشود.
معمولا در کلاسهای او بیستوپنج تا سی هنرجو مینشستند. فارغ ازآنچه هرکدام از ما بهصورت جداگانه از نظرها و نقدهایش فرامیگرفتیم، شنیدن صدای ساز دیگران هم خالی از لطف نبود، پروفسور بسیار سختگیر و دقیق و درعینحال بسیار دلسوز بود. اگر اجراهامان آنطوری که باید از آب درنمیآمد، او ما را از شوخطبعی سرشارش محروم نمیکرد. همیشه برای بهانهجوییهای تکراری ما آماده بود و میگفت: «بله، انگاری همینالان آرشهات را ترمیم کردی!»، امتحانهای او هم هیچ آسان نبودند: باید ثابت میکردیم که صرفا سولیست یا تکنوازان معمولی نیستیم، بلکه میتوانیم موسیقیهای سخت را دیدخوانی كنیم.